معنی فارسی arborescently
B1به صورت درختی؛ به نحوی که خصوصیات درختان را نشان دهد.
In a manner resembling or characteristic of trees.
- ADVERB
example
معنی(example):
شاخهها به شکل درختی به سمت آسمان رشد کردند.
مثال:
The branches grew arborescently toward the sky.
معنی(example):
گیاه به صورت درختی در میدان باز پخش شد.
مثال:
The plant spread arborescently in the open field.
معنی فارسی کلمه arborescently
:
به صورت درختی؛ به نحوی که خصوصیات درختان را نشان دهد.