معنی فارسی archaeologised

B1

به عمل بررسی و تحقیق درباره آثار باستانی در زمان گذشته اشاره دارد.

The past tense of archaeologise; to have studied or examined archaeological sites and artifacts.

example
معنی(example):

دانش‌آموز آثار باستانی پیدا شده در سال گذشته را بررسی کرد.

مثال:

The student archaeologised the artifacts found last year.

معنی(example):

آنها تابستان گذشته به باستان‌شناسی شهر باستانی پرداختند.

مثال:

They archaeologised the ancient city last summer.

معنی فارسی کلمه archaeologised

: معنی archaeologised به فارسی

به عمل بررسی و تحقیق درباره آثار باستانی در زمان گذشته اشاره دارد.