معنی فارسی archeomagnetism
B2مغناطیس‌سنجی باستان‌شناسی، مطالعهٔ تغییرات مغناطیسی در آثار باستانی برای تعیین زمان و تاریخ.
The study of the Earth's past magnetic field as recorded in archaeological materials.
- noun
noun
معنی(noun):
Magnetism of the Earth in the geologic past; the measurement of this magnetism in order to date a specimen.
example
معنی(example):
مغناطیس‌سنجی باستان‌شناسی برای تاریخ‌گذاری سفالینه‌های باستانی استفاده می‌شود.
مثال:
Archeomagnetism is used to date ancient pottery.
معنی(example):
تحقیق‌گران از مغناطیس‌سنجی باستان‌شناسی برای بازسازی میدان مغناطیسی زمین استفاده می‌کنند.
مثال:
Researchers utilize archeomagnetism to reconstruct the magnetic field of the Earth.
معنی فارسی کلمه archeomagnetism
:
مغناطیس‌سنجی باستان‌شناسی، مطالعهٔ تغییرات مغناطیسی در آثار باستانی برای تعیین زمان و تاریخ.
