معنی فارسی archontate

B2

آرکونت‌، دوره‌ی حاکمیت و مدیریت یک آرکون که می‌تواند شامل اقدامات و اصلاحات مهم باشد.

The period or realm of authority of an archon, often associated with governance and reforms.

example
معنی(example):

آرکون‌ت‌، ایالت‌های شهری را به طور مؤثری اداره می‌کرد.

مثال:

The archontate governed the city states effectively.

معنی(example):

آرکون‌ت او با اصلاحات و بهبودها مشخص شده بود.

مثال:

Her archontate was marked by reforms and improvements.

معنی فارسی کلمه archontate

: معنی archontate به فارسی

آرکونت‌، دوره‌ی حاکمیت و مدیریت یک آرکون که می‌تواند شامل اقدامات و اصلاحات مهم باشد.