معنی فارسی archontic
B2آرکونتیک، صفات و ویژگیهای مربوط به آرکون و مقامهای بزرگ که به نوعی به قدرت و مسئولیت مرتبط میشود.
Pertaining to or characteristic of an archon, often describing the attributes of such an official.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
وظایف آرکونتیک سخت و به مهارتهای زیادی نیاز داشتند.
مثال:
The archontic duties were demanding and required great skill.
معنی(example):
مسئولیتهای آرکونتیک او شامل نظارت بر جشنهای عمومی بود.
مثال:
His archontic responsibilities included overseeing public festivals.
معنی فارسی کلمه archontic
:
آرکونتیک، صفات و ویژگیهای مربوط به آرکون و مقامهای بزرگ که به نوعی به قدرت و مسئولیت مرتبط میشود.