معنی فارسی aridity
B2خشکی، وضعیت یا کیفیت کمبود رطوبت در محل یا منطقه.
The state of being excessively dry; lack of moisture.
- NOUN
example
معنی(example):
خشکی منطقه بر کشاورزی تأثیر میگذارد.
مثال:
The aridity of the region affects agriculture.
معنی(example):
دانشمندان خشکی را برای مطالعه تغییرات آب و هوا اندازهگیری میکنند.
مثال:
Scientists measure aridity to study climate change.
معنی فارسی کلمه aridity
:
خشکی، وضعیت یا کیفیت کمبود رطوبت در محل یا منطقه.