معنی فارسی armoried
B1زرهپوش به معنای مجهز شدن به زره یا تجهیزات حفاظتی است.
Equipped with armor or protective gear.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
شوالیه برای نبرد زرهپوش شده بود.
مثال:
The knight was armoried for battle.
معنی(example):
او احساس اعتماد به نفس میکرد زیرا زرهپوش بود.
مثال:
He felt confident because he was armoried.
معنی فارسی کلمه armoried
:
زرهپوش به معنای مجهز شدن به زره یا تجهیزات حفاظتی است.