معنی فارسی armorless
B1بدون زره اشاره به حالت عدم وجود زره یا حفاظت دارد.
Without armor; unprotected.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
سرباز هنگام بدون زره احساس آسیبپذیری میکرد.
مثال:
The soldier felt vulnerable when armorless.
معنی(example):
بدون زره بودن در جنگ ریسک دارد.
مثال:
Being armorless in battle is risky.
معنی فارسی کلمه armorless
:
بدون زره اشاره به حالت عدم وجود زره یا حفاظت دارد.