معنی فارسی armorplated
B1زرهپوش، به معنای داشتن لایهای از زره برای حفاظت است.
Protected with armor; often used in reference to vehicles.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
وسیله نقلیه برای ایمنی زرهپوش شده بود.
مثال:
The vehicle was armorplated for safety.
معنی(example):
ماشینهای زرهپوش توسط پرسنل امنیتی استفاده میشوند.
مثال:
Armorplated cars are used by security personnel.
معنی فارسی کلمه armorplated
:
زرهپوش، به معنای داشتن لایهای از زره برای حفاظت است.