معنی فارسی arrestable offense

B1

جرم قابل دستگیری، جرم یا تخلفی که طبق قانون ممکن است منجر به دستگیری فرد شود.

A specific act that can result in the lawful apprehension of an offender.

example
معنی(example):

سرعت غیرمجاز اغلب به عنوان یک جرم قابل دستگیری در نظر گرفته می‌شود.

مثال:

Speeding is often considered an arrestable offense.

معنی(example):

قاضی لیست جرایم قابل دستگیری را بررسی کرد.

مثال:

The judge reviewed the list of arrestable offenses.

معنی فارسی کلمه arrestable offense

: معنی arrestable offense به فارسی

جرم قابل دستگیری، جرم یا تخلفی که طبق قانون ممکن است منجر به دستگیری فرد شود.