معنی فارسی arrivage

B1

رسیدن، ورود کالاها یا اشیاء به مقصد معین.

The arrival of goods or supplies.

example
معنی(example):

رسیدن کالاها به دلیل شرایط جوی بد به تعویق افتاد.

مثال:

The arrivage of the goods was delayed due to bad weather.

معنی(example):

آنها منتظر رسیدن ملزومات برای پروژه‌شان بودند.

مثال:

They awaited the arrivage of supplies for their project.

معنی فارسی کلمه arrivage

: معنی arrivage به فارسی

رسیدن، ورود کالاها یا اشیاء به مقصد معین.