معنی فارسی arrowstone
B1سنگی که معمولاً برای نوک تیر استفاده میشود.
A type of stone used to create arrowheads, typically sharp and pointed.
- NOUN
example
معنی(example):
سنگ تیر تیز و نوک تندی داشت.
مثال:
The arrowstone was sharp and pointed.
معنی(example):
او در حین پیادهروی یک سنگ تیر پیدا کرد.
مثال:
He found an arrowstone while hiking.
معنی فارسی کلمه arrowstone
:
سنگی که معمولاً برای نوک تیر استفاده میشود.