معنی فارسی arsenicated
B1آرسنیکدار، به معنای وجود آرسنیک در یک ماده، به ویژه در زمینههای کشاورزی و شیمیایی.
Describing a substance that has been treated or contaminated with arsenic.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
خاک به منظور جلوگیری از آفتها آرسنیکدار شد.
مثال:
The soil was arsenicated to prevent pests.
معنی(example):
ترکیبات آرسنیکی معمولاً در کشاورزی استفاده میشوند.
مثال:
Arsenicated compounds are often used in agriculture.
معنی فارسی کلمه arsenicated
:
آرسنیکدار، به معنای وجود آرسنیک در یک ماده، به ویژه در زمینههای کشاورزی و شیمیایی.