معنی فارسی arsenicating
B1عملی که طی آن مادهای با آرسنیک درمان یا آلوده میشود.
The process of treating or contaminating something with arsenic.
- VERB
example
معنی(example):
آنها برای کشتن باکتریها، آب را آرسنیکدهی میکنند.
مثال:
They are arsenicating the water supply to kill bacteria.
معنی(example):
آرسنیکدهی به غذا میتواند آن را سمی کند.
مثال:
Arsenicating food can render it toxic.
معنی فارسی کلمه arsenicating
:
عملی که طی آن مادهای با آرسنیک درمان یا آلوده میشود.