معنی فارسی arsenicking

B1

عملی که طی آن آرسنیک به فضا یا مواد اضافه می‌شود.

The action of treating something with arsenic.

example
معنی(example):

آرسنیک‌گذاری می‌تواند منجر به آلودگی محیط زیست شود.

مثال:

Arsenicking can lead to environmental contamination.

معنی(example):

فرایندهای آرسنیک‌گذاری باید تنظیم شوند.

مثال:

The process of arsenicking processes must be regulated.

معنی فارسی کلمه arsenicking

: معنی arsenicking به فارسی

عملی که طی آن آرسنیک به فضا یا مواد اضافه می‌شود.