معنی فارسی artily
B1به معنای با هنر یا ظرافت انجام دادن کاری است.
In a manner that shows skill or artfulness.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به شکلی هنرمندانه صحبت کرد و همه را میخنداند.
مثال:
He spoke artfully and made everyone laugh.
معنی(example):
هنرمند به شیوهای هنرمندانه نقاشی کرد و مهارت زیادی نشان داد.
مثال:
The artist painted artily, showing great skill.
معنی فارسی کلمه artily
:
به معنای با هنر یا ظرافت انجام دادن کاری است.