معنی فارسی artistries

B2

هنرهای مختلف، به ویژه در زمینه‌های تجسمی و خلاقانه، به کار رفته در تولید آثار هنری.

Various forms of artistic expression or creativity.

example
معنی(example):

هنرهای تجسمی رنسانس به خوبی شناخته شده‌اند.

مثال:

The artistries of the Renaissance are well known.

معنی(example):

او هنرهای مختلفی که در نقاشی وجود دارد را بررسی کرد.

مثال:

She explored the various artistries involved in painting.

معنی فارسی کلمه artistries

: معنی artistries به فارسی

هنرهای مختلف، به ویژه در زمینه‌های تجسمی و خلاقانه، به کار رفته در تولید آثار هنری.