معنی فارسی artistical

B1

مربوط به هنر و توانایی‌های خلاقانه هنرمند.

Relating to or characteristic of an artist or artists.

example
معنی(example):

توانایی‌های هنری او در نقاشی‌هایش به وضوح روشن است.

مثال:

Her artistical abilities shine through in her paintings.

معنی(example):

این رویداد اجراهای هنری متعددی را به نمایش گذاشت که تماشاگران را شگفت‌زده کرد.

مثال:

The event showcased several artistical performances that amazed the audience.

معنی فارسی کلمه artistical

: معنی artistical به فارسی

مربوط به هنر و توانایی‌های خلاقانه هنرمند.