معنی فارسی ashimmer

B1

به معنای درخشش یا تابش نوردر دوران شب است.

To shimmer, a gentle and wavering light or glow.

example
معنی(example):

در زیر ماه کامل، دریاچه به طور درخشان می‌درخشید.

مثال:

The lake seemed to ashimmer under the full moon.

معنی(example):

ستاره‌ها در آسمان شب شروع به درخشش کردند.

مثال:

The stars began to ashimmer in the night sky.

معنی فارسی کلمه ashimmer

: معنی ashimmer به فارسی

به معنای درخشش یا تابش نوردر دوران شب است.