معنی فارسی ashman
B1آشمن، شخصی که مسئول جمع آوری خاکسترها است، به ویژه از بخاریها یا آتشها.
A person who collects ashes, especially from fireplaces or fires.
- NOUN
example
معنی(example):
آشمن خاکسترها را از بخاری جمع کرد.
مثال:
The ashman collected the ashes from the fireplace.
معنی(example):
او سال های زیادی به عنوان آشمن کار کرد.
مثال:
He worked as an ashman for many years.
معنی فارسی کلمه ashman
:
آشمن، شخصی که مسئول جمع آوری خاکسترها است، به ویژه از بخاریها یا آتشها.