معنی فارسی aslantwise
B1به معنای به صورت مایل یا کج.
In a slanting direction; not straight or horizontal.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به صورت مایل در سراسر میدان راه میرفت.
مثال:
He walked aslantwise across the field.
معنی(example):
سقف به طرف راست به صورت مایل قرار دارد.
مثال:
The roof slants aslantwise to the right.
معنی فارسی کلمه aslantwise
:
به معنای به صورت مایل یا کج.