معنی فارسی asmack

B1

ضربه زدن، به معنای زدن یا کوبیدن چیزی به طور ناگهانی.

To hit or strike something quickly.

example
معنی(example):

او یک ضربه سریع به دوستش زد.

مثال:

He gave a quick asmack to his friend.

معنی(example):

سگ آموزش دیده بود که توپ را بزند.

مثال:

The dog was trained to asmack the ball.

معنی فارسی کلمه asmack

: معنی asmack به فارسی

ضربه زدن، به معنای زدن یا کوبیدن چیزی به طور ناگهانی.