معنی فارسی asoak

B1

برای نرم شدن یا آماده شدن در یک مایع، معمولاً آب.

To immerse or saturate in liquid.

example
معنی(example):

او پس از یک روز طولانی عاشق این است که در وان داغ بخوابد.

مثال:

She loves to asoak in the hot tub after a long day.

معنی(example):

مطمئن شوید که لوبیا را برای بهترین نتیجه به مدت شب خیس کنید.

مثال:

Make sure to asoak the beans overnight for the best results.

معنی فارسی کلمه asoak

: معنی asoak به فارسی

برای نرم شدن یا آماده شدن در یک مایع، معمولاً آب.