معنی فارسی aspermic
B1اسپرمیس، وضعیت پزشکی که در آن فرد هیچگونه اسپرم در مایع منی خود ندارد.
A medical condition characterized by the absence of sperm in the semen.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
پزشک توضیح داد که اسپرمیس به معنای نداشتن اسپرم است.
مثال:
The doctor explained that being aspermic means having no sperm.
معنی(example):
پس از سری آزمایشها، او به عنوان اسپرمیس تشخیص داده شد.
مثال:
He was diagnosed as aspermic after a series of tests.
معنی فارسی کلمه aspermic
:
اسپرمیس، وضعیت پزشکی که در آن فرد هیچگونه اسپرم در مایع منی خود ندارد.