معنی فارسی assembly lines
B2روش کار در تولید کالاها که در آن مراحل تولید در مراحل جداگانه ترتیب داده می‌شود.
A method of production where items are assembled in a sequence to increase efficiency.
- noun
noun
معنی(noun):
A system of workers and machinery in which a product is assembled in a series of consecutive operations; typically the product is conveyed by a continuously moving belt
example
معنی(example):
کارخانه از خطوط مونتاژ برای تولید سریع و کارآمد خودرو استفاده می‌کند.
مثال:
The factory uses assembly lines to produce cars quickly and efficiently.
معنی(example):
خطوط مونتاژ به کاهش هزینه‌های تولید کمک می‌کنند با افزایش کارایی.
مثال:
Assembly lines help reduce production costs by increasing efficiency.
معنی فارسی کلمه assembly lines
:
روش کار در تولید کالاها که در آن مراحل تولید در مراحل جداگانه ترتیب داده می‌شود.
