معنی فارسی assembly man
B1شخصی که به نمایندگی از مردم در یک مجمع انتخاب میشود.
A person elected to represent constituents in a legislative assembly.
- NOUN
example
معنی(example):
نماینده مجمع با شور و هیجان درباره مسائل جامعه صحبت کرد.
مثال:
The assembly man spoke passionately about community issues.
معنی(example):
او به عنوان نماینده مجمع انتخاب شد تا منطقه خود را نمایندگی کند.
مثال:
She was elected as an assembly man to represent her district.
معنی فارسی کلمه assembly man
:
شخصی که به نمایندگی از مردم در یک مجمع انتخاب میشود.