معنی فارسی assembly points

A2

نقاطی که افراد در مواقع اضطراری برای جمع شدن به آنجا بروند.

Locations where people gather in an emergency.

example
معنی(example):

مدرسه نقاط تجمع مشخصی برای مواقع اضطراری داشت.

مثال:

The school had designated assembly points for emergencies.

معنی(example):

وقتی زنگ خطر آتش به صدا در می‌آید، همه باید به نقاط تجمع بروند.

مثال:

When the fire alarm rings, everyone should go to the assembly points.

معنی فارسی کلمه assembly points

: معنی assembly points به فارسی

نقاطی که افراد در مواقع اضطراری برای جمع شدن به آنجا بروند.