معنی فارسی assertor
B1مطرحکننده، شخصی که چیزی را به وضوح بیان و یا تأیید میکند.
One who asserts or claims something; a proponent of a statement.
- NOUN
example
معنی(example):
قاطع مطرحکننده استدلال، نکات معتبری را بیان کرد.
مثال:
The assertor of the argument made valid points.
معنی(example):
یک قاطع در بحث باید شواهدی برای ادعاهایش ارائه دهد.
مثال:
An assertor in a discussion must present evidence for their claims.
معنی فارسی کلمه assertor
:
مطرحکننده، شخصی که چیزی را به وضوح بیان و یا تأیید میکند.