معنی فارسی assessably
B1به شکلی که قابل ارزیابی باشد، در معنای اجرای یک ارزیابی منظم و سیستماتیک.
In a manner that can be evaluated or assessed.
- ADVERB
example
معنی(example):
دانشآموزان به طور قابل ارزیابی بر اساس عملکردشان مورد ارزیابی قرار گرفتند.
مثال:
The students were evaluated assessably based on their performance.
معنی(example):
دادهها باید به صورت قابل ارزیابی برای تحلیل دستهبندی شوند.
مثال:
The data needs to be assessably categorized for the analysis.
معنی فارسی کلمه assessably
:
به شکلی که قابل ارزیابی باشد، در معنای اجرای یک ارزیابی منظم و سیستماتیک.