معنی فارسی assessee

B1

متقاضی، شخصی که یک ارزیابی یا امتیازدهی بر روی او انجام می‌شود.

A person being assessed or evaluated.

example
معنی(example):

متقاضی باید مدارک خود را به موقع ارائه دهد.

مثال:

The assessee must submit their documents on time.

معنی(example):

به عنوان یک متقاضی، شما حق دارید به ارزیابی اعتراض کنید.

مثال:

As an assessee, you have the right to appeal the assessment.

معنی فارسی کلمه assessee

: معنی assessee به فارسی

متقاضی، شخصی که یک ارزیابی یا امتیازدهی بر روی او انجام می‌شود.