معنی فارسی assman
B1عنوانی غیررسمی که به شخصی اطلاق میشود که ویژگیهای خاصی دارد.
A colloquial or humorous term for a person with certain eccentric characteristics.
- NOUN
example
معنی(example):
او در بین دوستانش به عنوان مرد خر شناخته میشد.
مثال:
He was known as the assman among his friends.
معنی(example):
عنوان مرد خر به عنوان یک شوخی داده شد.
مثال:
The title of assman was given as a joke.
معنی فارسی کلمه assman
:
عنوانی غیررسمی که به شخصی اطلاق میشود که ویژگیهای خاصی دارد.