معنی فارسی associationalist
B1فردی که به اهمیت ارتباطات و همکاریهای اجتماعی اعتقاد دارد.
A person who advocates for or supports the principles of associationalism.
- NOUN
example
معنی(example):
او خود را به عنوان یک مکتب ارتباطی معرفی میکند که به پیوندهای اجتماعی اهمیت میدهد.
مثال:
He identifies as an associationalist, promoting community ties.
معنی(example):
مکتب ارتباطیها به قدرت عمل جمعی اعتقاد دارند.
مثال:
Associationalists believe in the power of collective action.
معنی فارسی کلمه associationalist
:
فردی که به اهمیت ارتباطات و همکاریهای اجتماعی اعتقاد دارد.