معنی فارسی assubjugate
C1تسخیرکردن، به تحت سلطه درآوردن یا کنترل کردن دیگران بهویژه در زمینههای سیاسی یا اجتماعی.
To bring under control or domination, especially by force.
- VERB
example
معنی(example):
هدف آنها تسخیر تمام منطقه بود.
مثال:
Their aim was to assubjugate the entire region.
معنی(example):
او به دنبال تسخیر رقبا از طریق اتحادهای استراتژیک بود.
مثال:
He sought to assubjugate his rivals through strategic alliances.
معنی فارسی کلمه assubjugate
:
تسخیرکردن، به تحت سلطه درآوردن یا کنترل کردن دیگران بهویژه در زمینههای سیاسی یا اجتماعی.