معنی فارسی assurable
B2قابل بیمه شدن، به معنای اینکه میتوان آن را تحت بیمه قرار داد.
Capable of being insured or guaranteed.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ریسکهای درگیر قابل ارزیابی و در نتیجه قابل بیمه هستند.
مثال:
The risks involved are assessable and therefore assurable.
معنی(example):
این ملک تحت سیاستهای استاندارد قابل بیمه است.
مثال:
This property is assurable under standard policies.
معنی فارسی کلمه assurable
:
قابل بیمه شدن، به معنای اینکه میتوان آن را تحت بیمه قرار داد.