معنی فارسی assurd

B1

احساس اطمینان و امنیت در یک موقعیت خاص.

To feel assured or confident typically in a positive way.

example
معنی(example):

او احساس اطمینان می‌کرد که سرمایه‌گذاری‌اش نتیجه خواهد داد.

مثال:

He felt assurd that his investment would pay off.

معنی(example):

او بعد از دریافت بازخورد مثبت به نظر اطمینان خاطر می‌رسید.

مثال:

She looked assurd after receiving the positive feedback.

معنی فارسی کلمه assurd

: معنی assurd به فارسی

احساس اطمینان و امنیت در یک موقعیت خاص.