معنی فارسی assuredness
B1اعتماد به نفس، اطمینان یا یقین در رفتار یا بیان که نشان دهنده اطمینان از خود است.
The quality of being confident and self-assured.
- NOUN
example
معنی(example):
اعتماد به نفس او باعث شد او احساس اطمینان بیشتری کند.
مثال:
Her assuredness made him feel more confident.
معنی(example):
او با اعتماد به نفس در طول ارائه صحبت کرد.
مثال:
He spoke with assuredness during the presentation.
معنی فارسی کلمه assuredness
:
اعتماد به نفس، اطمینان یا یقین در رفتار یا بیان که نشان دهنده اطمینان از خود است.