معنی فارسی astartian
B2منسوب به آستارت یا مرتبط با باورها و طقوس این الهه.
Relating to or characteristic of Astarte and her associated beliefs and practices.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
کسانی که به مطالعه باورهای آستارتی میپردازند معمولاً به متون باستانی نگاه میکنند.
مثال:
Those who study Astartian beliefs often look at ancient texts.
معنی(example):
آیینهای آستارتی در فرهنگهای باستانی مهم بودند.
مثال:
Astartian rituals were important in ancient cultures.
معنی فارسی کلمه astartian
:
منسوب به آستارت یا مرتبط با باورها و طقوس این الهه.