معنی فارسی astart
B1به معنای شروع یا آغاز چیزی.
To begin or commence something.
- VERB
example
معنی(example):
هر ماجراجویی باید با یک برنامه آغاز شود.
مثال:
Every adventure must astart with a plan.
معنی(example):
راهی که به موفقیت منتهی میشود، میتواند با یک قدم آغاز شود.
مثال:
The road to success can astart with a single step.
معنی فارسی کلمه astart
:
به معنای شروع یا آغاز چیزی.