معنی فارسی astare

B1

به معنای خیره شدن یا نگاه کردن بسیار دقیق و متمرکز.

To look fixedly or vacantly at someone or something.

example
معنی(example):

لطفاً لحظه‌ای به تصویر خیره شو.

مثال:

Please astare at the picture for a moment.

معنی(example):

عاشق این هستم که به ستاره‌ها در آسمان شب خیره شوم.

مثال:

I love to astare at the stars in the night sky.

معنی فارسی کلمه astare

: معنی astare به فارسی

به معنای خیره شدن یا نگاه کردن بسیار دقیق و متمرکز.