معنی فارسی astay

B1

به معنای ماندن، در یک مکان قرار گرفتن.

To remain in a place or continue to be in a particular state.

example
معنی(example):

من امروز در خانه می‌مانم.

مثال:

I will astay at home today.

معنی(example):

اگر بیشتر بمانم، قرار ملاقاتم را از دست می‌دهم.

مثال:

If I astay longer, I'll miss my appointment.

معنی فارسی کلمه astay

: معنی astay به فارسی

به معنای ماندن، در یک مکان قرار گرفتن.