معنی فارسی asthmatically
B2به طور غیرطبیعی در تنفس نشاندهنده علائم آسم یا مشکل تنفسی است.
In a manner that is affected by asthma; having difficulty in breathing.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به شکل آسمی نفس میکشد، بهویژه در هوای سرد.
مثال:
He breathes asthmatically, especially during cold weather.
معنی(example):
افراد مبتلا به آسم ممکن است نیاز به تنظیم فعالیتهای خود داشته باشند.
مثال:
Asthmatically challenged individuals may need to adjust their activities.
معنی فارسی کلمه asthmatically
:
به طور غیرطبیعی در تنفس نشاندهنده علائم آسم یا مشکل تنفسی است.