معنی فارسی astrally

B1

به طرزی کائناتی یا فراحسی، به معنای سفر روح به دیگر مناطق یا ابعاد.

In a manner relating to the astral plane; suggesting a non-physical form of travel.

example
معنی(example):

او معتقد است که می‌تواند به‌طور نجومی به ابعاد مختلف سفر کند.

مثال:

She believes she can travel astrally to different dimensions.

معنی(example):

پروژه‌ری نجومی می‌تواند برای بسیاری تجربه‌ای جذاب باشد.

مثال:

Astrally projecting can be a fascinating experience for many.

معنی فارسی کلمه astrally

: معنی astrally به فارسی

به طرزی کائناتی یا فراحسی، به معنای سفر روح به دیگر مناطق یا ابعاد.