معنی فارسی asymmetranthous

B1

شماری از گیاهان که در آن گلبرگ‌ها یا دیگر اعضای گل به طور غیرمتقارن شکل گرفته‌اند.

Referring to plants or flowers whose petals are not evenly shaped.

example
معنی(example):

گل غیرمتقارن دارای گلبرگ‌هایی است که به طور یکنواخت شکل نگرفته‌اند.

مثال:

The asymmetranthous flower has petals that are not uniformly shaped.

معنی(example):

در گیاه‌شناسی، نوع غیرمتقارن می‌تواند الگوهای بصری منحصر به فردی ایجاد کند.

مثال:

In botany, an asymmetranthous type can create unique visual patterns.

معنی فارسی کلمه asymmetranthous

: معنی asymmetranthous به فارسی

شماری از گیاهان که در آن گلبرگ‌ها یا دیگر اعضای گل به طور غیرمتقارن شکل گرفته‌اند.