معنی فارسی asynartete
C2آسنارتته به آثار هنری یا ادبی اطلاق میشود که فاقد پیوستگی یا ساختار منسجم هستند.
Describing art or literature that lacks cohesion or coherent structure.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این آثار هنری به عنوان آسنارتته توصیف شد، که فاقد ساختار منسجم بود.
مثال:
The artwork was described as asynartete, lacking a cohesive structure.
معنی(example):
منتقدان به ماهیت آسنارتته فیلم اشاره کردند که به نظر میرسید گسسته و تکهتکه است.
مثال:
Critics noted the asynartete nature of the film, which seemed disjointed and fragmented.
معنی فارسی کلمه asynartete
:
آسنارتته به آثار هنری یا ادبی اطلاق میشود که فاقد پیوستگی یا ساختار منسجم هستند.