معنی فارسی asyntactic
C1غیر نحوی، به ویژگیهایی از زبان یا ساختار جمله اطلاق میشود که با قواعد معمول گرامری مطابقت ندارد.
Relating to or characterized by a lack of syntactic structure.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ساختار غیر نحوی شعر آن را منحصر به فرد میکند.
مثال:
The asyntactic structure of the poem makes it unique.
معنی(example):
عناصر غیر نحوی میتوانند به ادبیات پیچیدگی اضافه کنند.
مثال:
Asyntactic elements can add a layer of complexity to literature.
معنی فارسی کلمه asyntactic
:
غیر نحوی، به ویژگیهایی از زبان یا ساختار جمله اطلاق میشود که با قواعد معمول گرامری مطابقت ندارد.