معنی فارسی asyntrophy

C2

عدم توازن به شرایط یا پدیده‌هایی اطلاق می‌شود که در آن بخش‌هایی از سیستم‌های زبانی یا فرهنگی به درستی با یکدیگر هماهنگ نمی‌شوند.

A lack of balance or symmetry in a system, particularly in language.

example
معنی(example):

عدم توازن می‌تواند به الگوهای منحصر به فردی در توسعه زبان منجر شود.

مثال:

Asyntrophy can lead to unique patterns in language development.

معنی(example):

مفهوم عدم توازن چالش‌هایی برای نظریه‌های زبان‌شناسی سنتی ایجاد می‌کند.

مثال:

The concept of asyntrophy challenges traditional linguistic theories.

معنی فارسی کلمه asyntrophy

: معنی asyntrophy به فارسی

عدم توازن به شرایط یا پدیده‌هایی اطلاق می‌شود که در آن بخش‌هایی از سیستم‌های زبانی یا فرهنگی به درستی با یکدیگر هماهنگ نمی‌شوند.