معنی فارسی at a stretch
B2به مدت طولانی یا بدون وقفه، معمولاً در هنگام توصیف کارهای مداوم یا طولانی انجامشده.
Continuously or for an extended period without interruption.
- adverb
adverb
معنی(adverb):
In one continuous period of time; at a time.
مثال:
He worked for fifteen hours at a stretch.
example
معنی(example):
من میتوانم به مدت پنج ساعت بدون خواب بمانم.
مثال:
I can stay awake for five hours at a stretch.
معنی(example):
این تیم به مدت چهار روز بدون وقفه کار کرد تا به مهلت برسد.
مثال:
The team worked for four days at a stretch to meet the deadline.
معنی فارسی کلمه at a stretch
:
به مدت طولانی یا بدون وقفه، معمولاً در هنگام توصیف کارهای مداوم یا طولانی انجامشده.