معنی فارسی at a time

B1

در یک لحظه یا زمان خاص، معمولاً برای توصیف وضعیت انجام یک کار یا فعالیت به صورت همزمان.

In a single moment or instance.

example
معنی(example):

شما فقط می‌توانید در یک زمان یک کتاب از کتابخانه بگیرید.

مثال:

You can only take one book at a time from the library.

معنی(example):

برای نتایج بهتر، روی یک کار در هر بار تمرکز کنید.

مثال:

Focus on one task at a time for better results.

معنی فارسی کلمه at a time

: معنی at a time به فارسی

در یک لحظه یا زمان خاص، معمولاً برای توصیف وضعیت انجام یک کار یا فعالیت به صورت همزمان.