معنی فارسی at death's door
B2به معنای نزدیک به مرگ یا در شرایط بحرانی.
In a very serious condition, close to dying.
- IDIOM
example
معنی(example):
پس از تصادف، او در آستانه مرگ بود.
مثال:
After the accident, he was at death's door.
معنی(example):
او بسیار ضعیف بود و برای چند روز در آستانه مرگ بود.
مثال:
She felt very weak and was at death's door for several days.
معنی فارسی کلمه at death's door
:به معنای نزدیک به مرگ یا در شرایط بحرانی.