معنی فارسی at one's fingertips
B1چیزی که به راحتی و فوراً در دسترس فرد باشد.
Easily accessible or readily available.
- IDIOM
example
معنی(example):
او تمام اطلاعاتی که نیاز دارد را در دسترس دارد.
مثال:
She has all the information she needs at her fingertips.
معنی(example):
با این اپلیکیشن، شما دستورهای پخت را در دسترس دارید.
مثال:
With this app, you have recipes at your fingertips.
معنی فارسی کلمه at one's fingertips
:چیزی که به راحتی و فوراً در دسترس فرد باشد.